وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۲۸۰

۱

می‌توانم که لب از آب خضر تر نکنم

میرم از تشنگی و چشم به کوثر نکنم

۲

شوق یوسف اگرم ثانی یعقوب کند

دارم آن تاب کز او دیده منور نکنم

۳

آن قوی حوصله بازم که اگر حسرت صید

چنگ در جان زندم میل کبوتر نکنم

۴

دارم آن صبر که با چاشنی ذوق مگس

بر لب تنگ شکر دست به شکر نکنم

۵

در جنت بگشا بر رخم ای خازن خلد

که دماغ از گل باغ تو معطر نکنم

۶

حلهٔ نور اگرم حور به اکراه دهد

پیشش اندازم و نستانم و در بر نکنم

۷

وحشی آزردگیی داری و از من داری

من چه کردم که غلط بود که دیگر نکنم

تصاویر و صوت

دیوان وحشی بافقی به کوشش پرویز بابائی - وحشی بافقی - تصویر ۱۱۵
دیوان وحشی بافقی به کوشش حسین نخعی - وحشی بافقی - تصویر ۲۴۷

نظرات

user_image
نگین شکروی
۱۳۸۸/۰۹/۱۳ - ۱۳:۵۹:۴۴
بادرودوسپاس فراوانعدم رعایت فواصل کلمات درمصراع اول ازبیت ششم فهم آنرا درنظراول برای برخی خوانندگان مشکل میکند وبهتراست بدینگونه نوشته شود:حلهٔ نور اگرم...
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
user_image
مهسا
۱۳۹۸/۰۶/۲۹ - ۰۴:۲۷:۵۰
البته میرم درسته به معنای می میرم، می رم نوع گفتاری می روم هست