
وحشی بافقی
شمارهٔ ۲۸۴
۱
نفروخته خود را ز غمت باز خریدیم
آن خط غلامی که ندادیم دریدیم
۲
در دست نداریم به جز خار ملامت
زان دامن گل کز چمن وصل نچیدیم
۳
این راه نه راهیست عنان بازکش ای دل
دیدی که درین یک دو سه منزل چه کشیدیم
۴
مانند سگ هرزه رو صید ندیده
بیهوده دویدیم و چه بیهود دویدیم
۵
وحشی به فریب همه کس میروی از راه
بگذار که ما ساده دلی چون تو ندیدیم
تصاویر و صوت

نظرات