وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۲۸۵

۱

چو خواهم کز ره شوقش دمی بر گرد سر گردم

به نزدیکش روم سد بار و باز از شرم برگردم

۲

من بد روز را آن بخت بیدار از کجا باشد

که در کویش شبی چون پاسبانان تا سحر گردم

۳

دلم سد پاره گشت از خنجرش و ز شوق هر زخمی

به خویش آیم دمی سد بار و از خود بیخبر گردم

۴

اگر جز کعبهٔ کوی تو باشد قبله گاه من

الاهی ناامید از سجدهٔ آن خاک در گردم

۵

نه از سوز محبت بی نصیبم همچو پروانه

که در هر انجمن گرد سر شمع دگر گردم

۶

به بزم عیش شبها تا سحر او را چه غم باشد

که بر گرد درش زاری کنان شب تا سحر گردم

۷

به زخم خنجر بیداد او خو کرده‌ام وحشی

نمی‌خواهم که یک دم دور از آن بیدادگر گردم

تصاویر و صوت

دیوان کامل شمس الدین محمد وحشی بافقی به کوشش ایرج افشار - وحشی بافقی, وحشی بافقی, وحشی بافقی, وحشی بافقی - تصویر ۱۴۲

نظرات

user_image
محمد شفیع سائل
۱۳۹۵/۱۲/۱۸ - ۰۲:۲۴:۰۵
باعرض ادب و احترام درمصرع دوم بیت اول به جای صد سد نوشته شده امید اصلاح فرموده ممنون سازید .هکذا در بسیاری از اشعار (وحشی) وشاعران دیگر این مشکل موجود میباشد .با مراتب احترام سائل