
وحشی بافقی
شمارهٔ ۲۹۳
۱
از تندی خوی تو گهی یاد نکردم
کز درد ننالیدم و فریاد نکردم
۲
پیش که رسیدم، که ز اندوه جدائی
نگریستم و حرف تو بنیاد نکردم
۳
با اینهمه بیداد که دیدم ز تو هرگز
دادی نزدم ناله ز بیداد نکردم
۴
گفتی چه کس است این ، چه کسم، آن که ز جورت
جان دادم و آه از دل ناشاد نکردم
۵
وحشی منم آن صید که از پا ننشستم
تا جان هدف ناوک صیاد نکردم
تصاویر و صوت

نظرات