
وحشی بافقی
شمارهٔ ۲۹۹
۱
دلی و طاقت سد آه آتشین دارم
همین منم که دل و طاقت چنین دارم
۲
نعوذباله اگر بگذری به جانب غیر
تو میخرامی و من رشک بر زمین دارم
۳
به راندن از تو شکایت کنم خدا مکناد
شکایت ار کنم آزار بیش ازین دارم
۴
محیط جانب من بین و عذر رفته بخواه
که سخت رخش گریزی به زیر زین دارم
۵
مکن تغافل و مگذارم از کمند برون
که صید بیشهٔ بسیار در کمین دارم
۶
بیا بیا که تو از عافیت گریزانی
که من گمان یکی عشق آفرین دارم
۷
کدام صبر و چه طاقت چه دین و دل وحشی
ازو نه صبر و نه طاقت نه دل نه دین دارم
تصاویر و صوت

نظرات