وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۳۲

۱

ز شبهای دگر دارم تب غم بیشتر امشب

وصیت می‌کنم باشید از من با خبر امشب

۲

مباشید ای رفیقان امشب ِ دیگر ز من غافل

که از بزم شما خواهیم بردن درد سر امشب

۳

مگر در من نشان مرگ ظاهر شد که می‌بینم

رفیقان را نهانی آستین بر چشم تر امشب

۴

مکن دوری خدا را از سر بالینم ای همدم

که من خود را نمی‌بینم چو شبهای دگر امشب

۵

شرر در جان وحشی زد غم آن یار سیمین تن

ز وی غافل مباشید ای رفیقان تا سحر امشب

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
محمود
۱۳۸۸/۰۱/۱۰ - ۱۸:۰۴:۳۴
به نظر می آید که مصرح دوم از نظر وزن مشکل داردو بهتر است نوشته شود:"مباشید ای رفیقان امشبی دیگر ز من غافل"
پاسخ: از دوستان اگر کسی به دیوان وحشی دسترسی دارد ما را راهنمایی کند.
user_image
نگین شکروی
۱۳۸۸/۰۵/۲۲ - ۰۹:۴۱:۳۲
بادرودوسپاس فراوان"مباشید ای رفیقان امشب دیگر زمن غافل" صحیح است وباید "امشب" به کسر "ّب" خوانده شود.
پاسخ: با تشکر، حرکت‌گذاری شد.
user_image
حسین غلا می نسب
۱۳۹۰/۰۹/۰۶ - ۱۴:۱۵:۲۱
سلام همان امشب درست است مقدمه . استاد نفیسی چاپ بهار 1363
user_image
تور تایلند
۱۳۹۶/۰۴/۳۱ - ۰۵:۴۲:۴۹
به نظر من هم درست است
user_image
یکی بودم
۱۳۹۷/۰۸/۲۷ - ۱۰:۵۸:۰۹
چه بوی نفس های آخری دارد این غزل
user_image
ایلیا محمدی
۱۳۹۹/۰۲/۲۵ - ۱۶:۰۵:۴۰
تو کتابا اومده که وحشی این شعر رو شب مرگش گفته که البته با توجه به سوز و گدازی که داره اصلا دور از انتظار نیست