وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۳۲۸

۱

مکن مکن لب مارا به شکوه باز مکن

زبان کوته ما را به خود دراز مکن

۲

مکن مباد که عادت کند طبیعت تو

بد است این همه عادت به خشم و ناز مکن

۳

پر است شهر ز ناز بتان نیاز کم است

مکن چنانکه شوم از تو بی نیاز، مکن

۴

من آن نیم که بدی سر زند ز یاری من

درآ خوش از در یاری و احتراز مکن

۵

به حال وحشی خود چشم رحمتی بگشای

در امید به رویش چنین فراز مکن

تصاویر و صوت

دیوان کامل وحشی بافقی به کوشش م. درویش با مقدمهٔ سعید نفیسی - وحشی بافقی - تصویر ۱۶۶

نظرات

user_image
احسان فتحی
۱۳۹۳/۰۳/۱۱ - ۰۲:۴۱:۵۹
بیت سوم قرابت معنایی دارد با این بیت از وحشی:ما به دامان تو نازیم که پاکست چو گلورنه در شهر بسی لعبت بازاری هست
user_image
کسرا
۱۳۹۶/۰۹/۲۷ - ۰۱:۲۸:۲۳
واقعا لذت بردم از این سروده