
وحشی بافقی
شمارهٔ ۳۴
۱
این زمان یارب مه محمل نشین من کجاست
آرزو بخش دل اندوهگین من کجاست
۲
جانم از غم بر لب آمد، آه از این غم، چون کنم
باعث خوشحالی جان غمین من کجاست
۳
ای صبا یاری نما اشک نیاز من ببین
رنجه شو بنگر که یار نازنین من کجاست
۴
دور از آن آشوب جان و دل ، دگر صبرم نماند
آفت صبر و دل و آشوب دین من کجاست
۵
محنت و اندوه هجران کشت چون وحشی مرا
مایهٔ عیش دل اندوهگین من کجاست
نظرات
تور تایلند