وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۳۴۲

۱

به دست آور بتی جان بخش و عیش جاودانی کن

حیات خضر خواهی فکر آب زندگانی کن

۲

ز اهل نشأه حرفی یاد دارم جان من بشنو

نشین با شیشه همزانو و می را یار جانی کن

۳

دل مینای می‌باید که باشد صاف با رندان

دگر هرکس که باشد گو چو ساغر سرگرانی کن

۴

به آواز دف و نی خاکبوس دیر می‌گوید

بیا خاک در میخانه باش و کامرانی کن

۵

ز رنگ آمیزی دوران مشو غافل ز من بشنو

می رنگین به جام انداز و عارض ارغوانی کن

۶

نصیحت گوش کن وحشی که از غم پیر گردیدی

صراحی گیر و ساغر خواه و حظی از جوانی کن

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
ناصر
۱۳۹۱/۰۷/۱۰ - ۱۹:۰۹:۴۴
در مصرع آخر بجای کلمه " خطی " کلمه ی "حظوی " با تلفظ hazvi " درست میباشد.من در برنامه شماره 267 برگ سبز که توسط فیروزه امیر معز دکلمه و خوانده میشود. دقیقا چندین بار گوش داده ام که حظوی خوانده میشود و معنی آن "بهره بردن" میباشد پس به شکل زیر اصلاح میگرددصراحی گیر و ساغر خواه و حظوی از جوانی کن