وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۳۵۳

۱

میان مردمانم خوار کردی عزت من کو

سگ کوی تو بودم روزگاری حرمت من کو

۲

به سد جان می‌خرم گردی که خیزد از سر راهت

ندارم قدر خاک راه پیشت ، قیمت من کو

۳

به داغم هر زمان دردی فزاید محرم بزمت

کسی کو با تو گوید درد و داغ حسرت من کو

۴

چو خواهد بی‌گناهی را کشد احوال من پرسد

که آن بی‌خانمان پیدا نشد در صحبت من کو

۵

مگو در بزم او دایم به عیش و عشرتی وحشی

کدامین عیش و عشرت ، مردم از غم ، عشرت من کو

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
مصطفی
۱۳۹۸/۰۵/۲۰ - ۱۴:۲۴:۴۳
به نظر میرسه بیت دوم صد باید باشه نه سد. سد مفهوم درستی رو نمیرسونه.ممنونم از سایت خوبتون