
وحشی بافقی
شمارهٔ ۳۷۶
۱
مردمی فرموده جا در چشم گریان کردهای
شوره زار شور بختان را گلستان کردهای
۲
تو کجا وین دل که در هر گوشهای جغد غمیست
گنج را مانی که جا در کنج ویران کرده ای
۳
کارها موقوف توفیق است ،مشکل این شدست
ورنه تو ای کعبه بر ما کار آسان کردهای
۴
منت کحل الجواهر میکشد چشمم زیاد
گر نمک آرد از آن راهی که جولان کردهای
۵
بوی جان میآید از تو خیر مقدم ای صبا
غالبا طوقی به گرد کوی جانان کرده ای
۶
ای صبا پیراهن یوسف مگر همراه تست
از کدامین باغ این گل در گریبان کردهای
۷
مرحبا ای ترک صید انداز وحشی در کمند
جذب شوقم خوش کمند گردن جان کردهای
تصاویر و صوت

نظرات