وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۳۷۹

۱

چه فروشدی به کلفت چه شدت چه حال داری

برو و بکش دو جامی که بسی ملال داری

۲

دل تست فارغ از غم که شراب عیش خوردی

تو به عیش کوش و مستی که فراغ بال داری

۳

تو نشسته در مقابل من و صد خیال باطل

که به عالم تخیل به که اتصال داری

۴

به کدام علم یارب به دل تو اندر آیم

که ببینم و بدانم که چه در خیال داری

۵

به ترشح عنایت غم باز مانده‌ای خور

تو که کاروان جانها به لب زلال داری

۶

چه خوش است از تو وحشی ز شراب عشق مستی

که نه خستهٔ فراقی نه غم وصال داری

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
احسان
۱۳۸۹/۰۷/۰۱ - ۲۳:۲۱:۴۲
بیت سوم مصرع سوم.. سد . باید به صد تغییر داده بشه.. منظور عدد صد هست..
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
user_image
Polestar
۱۳۹۹/۱۱/۰۸ - ۱۱:۰۲:۰۲
املای صد در اصل با سین بوده و در بسیاری اشعار بزرگان هم با همین سین نوشته شده.بعدها برای اینکه با سدّ به معنای حائل اشتباه نشود، با صاد نوشته شده