وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۳۸

۱

بازم از نو خم ابروی کسی در نظر است

سلخ ماه دگر و غرهٔ ماه دگر است

۲

آنکه در باغ دلم ریشه فرو برده ز نو

گرچه نوخیز نهالیست ، سراپا ثمر است

۳

توتی ما که به غیر از قفس تنگ ندید

این زمان بال فشان بر سر تنگ شکر است

۴

بشتابید و به مجروح کهن مژده برید

که طبیب آمد و در چارهٔ ریش جگر است

۵

آنکه بیند همه عیبم نرسیدست آنجا

که هنرها همه عیب و همه عیبی هنراست

۶

از وفای پسران عشق مرا طالع نیست

ورنه از من که در این شهر وفادارتر است ؟

۷

وحشی عاقبت اندیش از آنسو نروی

که از آن چشم پرآشوب رهی پرخطر است

تصاویر و صوت

دیوان وحشی بافقی به کوشش حسین نخعی - وحشی بافقی - تصویر ۷۳۵

نظرات

user_image
بهارک
۱۳۹۱/۱۰/۰۹ - ۲۳:۳۵:۲۹
در بیت سوم توتی را باید به شکل طوطی نوشت، منظور پرنده است
user_image
محمد
۱۳۹۸/۰۶/۲۱ - ۰۹:۳۲:۵۵
در بیت دوم "توتی" البته در اینجا منظور پرنده طوطی استلغت‌نامه دهخداتوتی . (اِ) توتک است و معرب آن توطی (کذا) است . (فرهنگ جهانگیری ). مرغ معروف که طوطی گویند. (فرهنگ رشیدی ). طوطی . (برهان ) (ناظم الاطباء). رجوع به طوطی شود. || جهاز. کشتی . (برهان ) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری ). کشتی ، و شاهد آن به نظر نرسید ...