وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۳۸۰

۱

جایی روم که جنس وفا را خرد کسی

نام متاع من به زبان آورد کسی

۲

یاری که دستگیری یاری کند کجاست

گر سینه‌ای خراشد و جیبی درد کسی

۳

یاریست هر چه هست و ز یاری غرض وفاست

یاری که بیوفاست کجا می‌برد کسی

۴

دهقان چه خوب گفت چو می‌کند خاربن

شاخی کش این بر است چرا پرورد کسی

۵

وحشی برای صحبت یاران بی‌وفا

خاطر چرا حزین کند و غم خورد کسی

تصاویر و صوت

نظرات