
وحشی بافقی
شمارهٔ ۳۸۶
۱
آتشی در جان ما افروختی
رفتی و ما را ز حسرت سوختی
۲
بیوداع دوستان کردی سفر
از که این راه و روش آموختی
۳
گرنه از یاران بدی دیدی چرا
دیده از دیدار یاران دوختی
۴
بیرخ او طرح صبر انداختی
ای دل این صبر از کجا آموختی
۵
وحشی از جانت علم زد آتشی
خانمان عالمی را سوختی
تصاویر و صوت

نظرات
زبردست
مجید محمدی