
وحشی بافقی
شمارهٔ ۳۹۳
۱
ای جوان ترک وش میر کدامین لشکری
ای خوشا آن کشوری کانجا تو صاحب کشوری
۲
ای سوار فرد از لشکر جدا افتادهای
یا از آن ترکان یغما پیشهٔ غارتگری
۳
آتشت در آب پنهانست و زهرت در شکر
آشکارا گرچه با من همچو شیر و شکری
۴
خواه شکر ریز و خواهی زهر در جامم که تو
گرچه زهرم میچشانی از شکر شیرین تری
۵
وحشی آن صید افکنت گر افکند در خون منال
نیستی لایق به فتراکش که صید لاغری
تصاویر و صوت

نظرات