وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۴۰

۱

خوش است بزم ولی پر ز خائن راز است

سخن به رمز بگویم که غیر، غماز است

۲

که بر خزانهٔ این رازهای پنهان زد؟

که قفل تافته افتاده است و در باز است

۳

به اعتماد کس ای غنچه راز دل مگشای

که بلبل تو به زاغ و زغن هم آواز است

۴

نه زخم ماست همین از کمان دشمن و بس

که دوست نیز کمان ساز و ناوک انداز است

۵

زمان قهقههٔ کبک ، خوش دراز کشید

مجال گریهٔ خونین و چنگل باز است

۶

حذر ز وحشت این آستانه کن وحشی

غبار بال بر افشان که وقت پرواز است

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
سیامک عزیز
۱۳۹۴/۰۸/۲۶ - ۰۵:۰۲:۲۴
غبار بال بر افشان که وقت پرواز استشاهکار