وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۵۱

۱

بهر دلم که درد کش و داغدار تست

داروی صبر باید و آن در دیار تست

۲

یک بار نام من به غلط بر زبان نراند

ما را شکایت از قلم مشکبار تست

۳

بر پاره کاغذی دو سه مدی توان کشید

دشنام و هر چه هست غرض یادگار تست

۴

تو بی‌وفا چه باز فراموش پیشه‌ای

بیچاره آن اسیر که امیدوار تست

۵

هان این پیام وصل که اینک روانه است

جانم به لب رسیده که در انتظار تست

۶

مجنون هزار نامهٔ ز لیلی زیاده داشت

وحشی که همچو یار فراموشکار تست

تصاویر و صوت

دیوان وحشی بافقی به کوشش حسین نخعی - وحشی بافقی - تصویر ۱۵۳

نظرات

user_image
وحدانی
۱۳۹۹/۰۷/۱۷ - ۰۱:۳۸:۴۵
مصرع آخر باید سئوالی باشد وحشی ،که همچو یار فراموشکار تست؟