وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۷

۱

طی زمان کن ای فلک ، مژدهٔ وصل یار را

پاره‌ای از میان ببر این شب انتظار را

۲

شد به گمان دیدنی، عمر تمام و ، من همان

چشم به ره نشانده‌ام جان امیدوار را

۳

هم تو مگر پیاله‌ای، بخشی از آن می کهن

ور نه شراب دیگری نشکند این خمار را

۴

شد ز تو زهر خوردنم مایهٔ رشک عالمی

بسکه به ذوق می‌کشم این می ناگوار را

۵

نیم شرر ز عشق بس تا ز زمین عافیت

دود بر آسمان رسد خرمن اعتبار را

۶

وحشی اگر تو عاشقی کو نفس تورا اثر

هست نشانه‌ای دگر سینهٔ داغدار را

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
مجتبی رفعتی
۱۳۹۹/۱۱/۱۴ - ۰۲:۵۰:۰۷
بندهمجتبی رفعتی هستم خواننده و افتخار این رو داشتم که این شعر زیبا رو خوندم در اهنگ "می ناگوار"