
وحشی بافقی
شمارهٔ ۹۸
۱
اسیر جلوهٔ هر حسن عشقبازی هست
میان هر دو حقیقت نیاز و نازی هست
۲
ز هر دری که نهد حسن پای ناز برون
بر آستانهٔ آن در سر نیازی هست
۳
اگر مکلف عشقی سر نیاز بنه
که هر که هست به کیش خودش نمازی هست
۴
چو نیک درنگری عشق ما مجازی نیست
حقیقتی پس هر پردهٔ مجازی هست
۵
میان عاشق و معشوق کی دویی گنجد
برو برو که تو پنداری امتیازی هست
۶
وداع خویش کن اول اگر رفیق منی
که این رهیست خطرناک و ترکتازی هست
۷
نه احتراز از آن جانب است همواره
گهی ز جانب وحشی هم احترازی هست
تصاویر و صوت

نظرات