
وحشی بافقی
شمارهٔ ۲۱ - استر بیعلف
۱
ای خداوند که چون مرکب آهو تک تو
ناورد کره گر آهو همه مرکب زاید
۲
مرکبی دارم و از حسرت یک مشت علف
بر علفزار فلک بیند و دندان خاید
۳
نسبتی هست چو با اسب تو او را در اصل
گر ز پس مانده خویشش بنوازد شاید
نظرات