
وحشی بافقی
شمارهٔ ۲۸ - داروی کاری
۱
زن جلبی رفته و در همچو من
کرده سخنهای پریشان رقم
۲
میروم و میخرم و میخورم
داروی کاری که براند شکم
۳
پس ز پی جایزهاش بر دهن
میریم و میریم و میریم
نظرات