
وحشی بافقی
شمارهٔ ۳۷ - ماندهٔ بابا
۱
زیباتر آنچه مانده ز بابا از آن تو
بد ای برادر از من و اعلا از آن تو
۲
این تاس خالی از من و آن کوزهای که بود
پارینه پر ز شهد مصفا از آن تو
۳
یابوی ریسمان گسل میخ کن ز من
مهمیز کله تیز مطلا از آن تو
۴
آن دیگ لب شکستهٔ صابون پزی ز من
آن چمچهٔ هریسه و حلوا از آن تو
۵
این غوچ شاخ کج که زند شاخ، از آن من
غوغای جنگ غوچ و تماشا از آن تو
۶
این استر چموش لگد زن ازآن من
آن گربهٔ مصاحب بابا از آن تو
۷
از صحن خانه تا به لب بام از آن من
از بام خانه تا به ثریا از آن تو
تصاویر و صوت

نظرات
سینا
ریما
رضا
امیرحسین نصراصفهانی
سعید سیمرغ
رحیم
فاطمه تسلیم
مجید
مهدی آرش منش