وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۳۹ - دریغ از جان قلی

۱

دریغ از جان قلی کز جور گردون

کناری پر ز خون رفت از میانه

۲

زمانه دشنهٔ جورش چنان زد

که نوک دشنه در دل کرد خانه

۳

طلب کردم چو تاریخش خرد گفت :

شهید دشنهٔ جور زمانه

تصاویر و صوت

نظرات