
فرخی یزدی
شمارهٔ ۱۱۸
۱
کانون حقیقت دهن بسته ما بود
قانون درستی، دل بشکسته ما بود
۲
صیاد از آن رخصت پرواز به ما داد
چون باخبر از بال و پر بسته ما بود
۳
از هر دو جهان چشم به یک چشم زدن بست
آزاد ز بس خاطر وارسته ما بود
۴
هر پست سزاوار سردار نگردید
این منزلت و مرتبه شایسته ما بود
۵
اسرار جهان روشن از آنست بر ما
چون مظهر آیینه، دل خسته ما بود
۶
انگشت قضا نامه گیتی چو ورق زد
سردفتر آن مسلک برجسته ما بود
تصاویر و صوت


نظرات
عرشیا غلامی