
فرخی یزدی
شمارهٔ ۱۴۲
۱
با دشمن اگر میل تو پنداشته بودیم
ای دوست دل از مهر تو برداشته بودیم
۲
دردا که نبودش بجز از کینه ثمر هیچ
تخمی که ز مهر تو به دل کاشته بودیم
۳
ز آن پیش که آزاد شود سرو تهی دست
ما پرچم آزادگی افراشته بودیم
۴
تشکیل غلط قاعده فقر و غنا گشت
ای کاش که این قاعده نگذاشته بودیم
۵
پر ساختن کیسه اگر مقصد ما بود
همچون دگران جیب خود انباشته بودیم
۶
سرلوحه طوفان شده گلرنگ که در آن
ما شرح دل خون شده بنگاشته بودیم
تصاویر و صوت

نظرات