فرخی یزدی

فرخی یزدی

شمارهٔ ۵۰

۱

غم نیست که با اهل جفا مهر و وفا داشت

با اهل وفا از چه دگر جور و جفا داشت

۲

از کوی تو آن روز که دل بار سفر بست

در هر قدمی دیده حسرت بقفا داشت

۳

همچشمی چشمان سیاه تو نمی کرد

در چشم اگر نرگس بیشرم، حیا داشت

۴

هر روز یکی خواجه فرمانده ما گشت

یک بنده در این خانه دو صد خانه خدا داشت

۵

بی برگ و نوائی نفشارد جگر مرد

نی با دل سوراخ، دو صد شور و نوا داشت

۶

بشکست دلم را و ندانست ز طفلی

کاین گوهر یکدانه چه مقدار بها داشت

۷

با دست تهی پا بسر چرخ برین زد

چون فرخی آن رند که با فقر غنا داشت

تصاویر و صوت

دیوان فرخی (غزلیات و قصاید و قطعات و رباعیات) به کوشش حسین مکی - فرخی یزدی - تصویر ۷۵
فرخی یزدی (مجموعه اشعار) به تدوین مهدی اخوت و م. ع. سپانلو - محمد فرخی یزدی - تصویر ۱۰۷

نظرات