
فرخی یزدی
شمارهٔ ۶۳
۱
غیر خون آبروی توده زحمتکش نیست
باد بر هم زنِ خاکستر این آتش نیست
۲
هست سیم و زر ما پاکدلان پاکی قلب
قلب قلب است که درگاه محک، بیغش نیست
۳
در کمان خانه ابروی تو در گاه نگاه
تیرهائیست که در ترکش کی آرش نیست
۴
من نه تنها ز غم عشق تو دیوانه شدم
عاقلی نیست که مجنون تو لیلی وش نیست
۵
بهر تسخیر ادا می کند این شیخ ریا
آنچه در قاعده سیبوی واخفش نیست
۶
همه از کثرت بدبختی خود مینالند
گوییا در همه آفاق کسی دلخوش نیست
تصاویر و صوت

نظرات