
فرخی یزدی
شمارهٔ ۶۹
۱
ای دودهٔ طهمورث، دل یکدله باید کرد
یک سلسله دیوان را در سلسله باید کرد
۲
تا این سر سودایی، از شور نیفتاده
در راه طلب پا را، پُر آبله باید کرد
۳
بدبختیِ ما تنها از خارجه چون نَبْوَد
هر شِکوِه که ما داریم از داخله باید کرد
۴
با جامهٔ مُستَحفِظ در قافله دزدانند
این راهزنان را طرد، از قافله باید کرد
۵
اهریمنِ استبداد، آزادیِ ما را کشت
نه صبر و سکون جایز، نه حوصله باید کرد
۶
مابینِ بشر شد سد، چون مسئلهٔ سرحد
زین بعد ممالک را، بیفاصله باید کرد
نظرات
عرشیا غلامی