فرخی یزدی

فرخی یزدی

شمارهٔ ۷۸

۱

با ادب در پیش قانون هرکه زانو می‌زند

چرخ نوبت را به نام نامی او می‌زند

۲

وآنکه شد تسلیم عدل و پیش قانون سر نهاد

پایه قدرش به کاخ مهر پهلو می‌زند

۳

تا بود سرمایه بهر درهمی سرمایه‌دار

خویشتن را از طمع زین سو بدان سو می‌زند

۴

گر ندیدی حمله مالک به دهقان ضعیف

گرگ را بنگر، چسان خود را به آهو می‌زند

۵

شه اگر مستعصم و ایران اگر بغداد نیست

دشمن اینجا پس چرا بانگ هلاکو می‌زند

۶

در غزل گفتن غزال فکر بکر فرخی

طعنه بر گفتار سعد و شعر خواجو می‌زند

تصاویر و صوت

نظرات