فرخی یزدی

فرخی یزدی

شمارهٔ ۹۷

۱

پاسبان خفته این دار گر بیدار بود

کی برای کیفر غارتگران بی‌دار بود

۲

پرده دل تا نشد چاک از غمت پیدا نگشت

کز پس یک پرده پنهان صدهزار اسرار بود

۳

ناتوانی بین که درمان دل بیمار خویش

جُستم از چشمی که آن هم از قَضا بیمار بود

۴

در شب غم آنکه دامان مرا از کف نداد

با گواهی دادن دل دیده خونبار بود

۵

نیست گوش حق‌نیوشی در خراب‌آباد ما

ورنه از دست تو ما را شکوه بسیار بود

تصاویر و صوت

دیوان فرخی (غزلیات و قصاید و قطعات و رباعیات) به کوشش حسین مکی - فرخی یزدی - تصویر ۶۸

نظرات