
فرخی یزدی
شمارهٔ ۲۹۴
۱
تا بر سر حرص و آز خود پا زدهایم
لبخند به دستگاه دنیا زدهایم
۲
با کشتی طوفانی بشکسته خویش
شادیم از آنکه دل به دریا زدهایم
نظرات