
خواجه عبدالله انصاری
شمارهٔ ۲۱۷
الهی نالیدن من در درد از بیم زوال آنست، او که از زخم دوست بنالد در مهر دوست نامرد است، ای جوان اگر زهره این کار داری قصد راه کن و شربت بلا نوش کن و دوست بر آن گواه دار، اگر نه عافیت به ناز دار و سخن کوتاه کن
الهی نالیدن من در درد از بیم زوال آنست، او که از زخم دوست بنالد در مهر دوست نامرد است، ای جوان اگر زهره این کار داری قصد راه کن و شربت بلا نوش کن و دوست بر آن گواه دار، اگر نه عافیت به ناز دار و سخن کوتاه کن
نظرات