
خواجه عبدالله انصاری
شمارهٔ ۲۸
۱
اند رهمه عمر من شبی وقت صبوح
آمد بر من خیال آن راحت روح
۲
پرسید ز من که چون شدی ای مجروح
گفتم که ز عشق تو همین بود فتوح
نظرات