
ابوسعید ابوالخیر
رباعی شمارهٔ ۱۳۳
۱
عاشق نتواند که دمی بی غم زیست
بی یار و دیار اگر بود خود غم نیست
۲
خوش آنکه بیک کرشمه جان کرد نثار
هجران و وصال را ندانست که چیست
تصاویر و صوت

نظرات
کمال