ابوسعید ابوالخیر

ابوسعید ابوالخیر

رباعی شمارهٔ ۱۶۲

۱

روزم به غم جهان فرسوده گذشت

شب در هوس بوده و نابوده گذشت

۲

عمری که ازو دمی جهانی ارزد

القصه به فکرهای بیهوده گذشت

تصاویر و صوت

سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر به کوشش سعید نفیسی، طهران ۱۳۳۴ » تصویر 88

نظرات

user_image
nabavar
۱۴۰۲/۱۱/۲۶ - ۰۴:۱۸:۳۹
غزلی در همین زمینه از عباس نیای نوری گذشت همه انگشت به لب در غم عمری که چه بی هوده گذشت خار، روییده در اندیشه و، افکار غم آلوده گذشت آنچه حاصل شده از عمرِ تبه گشته، پشیزی نخرند  آخر کار نگر کاین همه تب بر تن فرسوده گذشت  هر طرف باغ  پر از مریم و نسرین و شقایق در کار    بانگ بلبل به سراپرده ی گلزار چه نشنوده گذشت آنکه دل در گرو عشق نهاد و سر و دستار بداد  توسن عمر به در برد ازین وادی و پیموده گذشت  ای خوشا انکه نه در بند هوس بود و نه دلبسته ی مال چون ” نیا “ آنچه خزف بود بیانداخت و آسوده گذشت