
ابوسعید ابوالخیر
رباعی شمارهٔ ۱۸۳
۱
رخسارهات ای تازه گل گلشن روح
نازک بود آن قدر که هر شام و صبوح
۲
نزدیک به دیده گر خیالش گذرد
از سایهٔ خار دیده گردد مجروح
تصاویر و صوت

نظرات
کمال