ابوسعید ابوالخیر

ابوسعید ابوالخیر

رباعی شمارهٔ ۴۶۷

۱

تا بردی ازین دیار تشریف قدوم

بر دل رقم شوق تو دارم مرقوم

۲

این قصه مرا کشت که هنگام وداع

از دولت دیدار تو گشتم محروم

تصاویر و صوت

سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر به کوشش سعید نفیسی، طهران ۱۳۳۴ » تصویر 132

نظرات

user_image
آرش
۱۳۹۳/۰۲/۲۵ - ۰۲:۲۸:۰۴
در این مصرع: "این قصه مرا کشت که هنگام وداع"به نظر من "قصه" باید در اصل "غصه" بوده باشد، زیرا چیزی که شاعر را می کشد قصه نیست بلکه غصه است و محروم شدن از دیدار دوست قصه نیست!
user_image
khayatikamal@
۱۳۹۵/۱۲/۲۳ - ۱۵:۵۸:۲۵
بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 7386
user_image
علی رجبی
۱۳۹۶/۱۰/۲۴ - ۱۰:۳۴:۲۵
بی شک که در مصرع سوم قصه اشتباه تایپی استصحیح آناین غصه مرا کشت که هنگام وداع...زیبااا بود
user_image
محمد
۱۳۹۷/۰۷/۱۱ - ۱۳:۳۰:۲۰
من از شعر اطلاع زیادی ندارم. ولی قصه هم می‌تواند درست باشد. اگر جدایی از یار است که مهاجر قصه خوشی قبلا ٔشته و الان که وقت جدایی است همان قصه داره به آخرش می‌رسد ولی اگر مجزا به مصرع آخر بنگریم حرفتان درست. غصه است که آدم را از پا در میارد.