ابوسعید ابوالخیر

ابوسعید ابوالخیر

رباعی شمارهٔ ۵۲

۱

تیری ز کمانخانه ابروی تو جست

دل پرتو وصل را خیالی بر بست

۲

خوشخوش زدلم گذشت و میگفت بناز

ما پهلوی چون تویی نخواهیم نشست

تصاویر و صوت

سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر به کوشش سعید نفیسی، طهران ۱۳۳۴ » تصویر 73

نظرات

user_image
سید عماد رضوی
۱۳۹۲/۰۲/۰۳ - ۰۶:۳۹:۱۵
تیری ز کمانخانه ی ابروی تو جستدل پرتوی وصل را خیالی بربستخوش خوش ز دلم گذشت و می گفت به نازما پهلوی چون تویی نخواهیم نشست
user_image
کمال
۱۳۹۴/۱۱/۰۴ - ۱۵:۰۲:۴۱
جمع آن : 10899
user_image
روفیا
۱۳۹۷/۱۰/۱۵ - ۰۳:۲۸:۵۰
می توان هم تصور کرد معشوق بناز می گفت ما پهلوی چون تویی نخواهیم نشست هم تیر چنان می گفت،نشستن تیر عشق بر پهلوی آدم هم لیاقت می خواهد.
user_image
ناصر
۱۳۹۷/۱۰/۱۵ - ۰۸:۴۱:۲۷
به نظر میرسد بیت اول با بیت دوم همخوانی ندارد.در بیت اول مخاطب معشوق است ولی در بیت دوم ؟اگر من جای شاعر بودم می گفتم :تیری ز کمانخانه ی ابروش بجستتا با بقیه ابیات همخوانی داشته باشد