
ابوسعید ابوالخیر
رباعی شمارهٔ ۵۵۵
۱
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما، نه تو خوانی و نه من
۲
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده در افتد، نه تو مانی و نه من
تصاویر و صوت

نظرات
امیر
حسین
اردشیر
امیر
منیر فیضی
منیر فیضی
علی
حنیفه نژاد
ایزدجو
مسعود سعیدی
روزبه
حضرت بی جا
حسین
جلال الدین
majid
پاسخ پرسش اساسی ام بود پس از درماندگی از چرایی موضوعی و البته راضی نشدم و کمک خواستم تا خر فهم گردم و هنوز منتظرم تا خر فهمم کند یا
پاسخ دلخواه را بدهد و اتش شعله ور درونم را خاموش نماید.
مسرور
پاسخ به یک مدعی وجود عوالم ماورای طبیعی(مثلا یک عالم دینی)در بحثی به صورت محترمانه این رباعی را سروده و کلام را ختم کرده و منظورش این بوده که بحث در مورد این مسائل بی فایده هست چراکه حجاب و پرده زندگی مانع ادراک یا کشف اسرار بوده و در مصرع آخر هم به طنز اشاره کرده که اگر هم این پرده بیفتد و مرگ حادث شود،آنموقع هم نه تو هستی و نه من که ببینیم که راست میگوید و که...از آمدنم نبود گردون را سود/وز رفتن من جلال و جاهش نفزود/وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود/که این آمدن و رفتنم از بهر چه بود/یعنی از هیچ کس جواب قانع کننده ای نشنیدم و همه خطوط در این بادی مقرمط و مبهم بودند!
ابراهیم
شهراد
khayatikamal@
عباس
محمد
mgang
علی احمدی درمیان
محمدعرفان فضلعلی
بهار
عرفان بلوچ
سعید موسوی
روز
Farzad
فرزاد
نیک فر یوسفی
دلفان
حسین قزوینی
حسین قزوینی
بابک چندم
مها بهنام
Leopard
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
Amir ghamangiz
طاهر قاسملو
پاسخ دهند :آیا به نظر شاعر دوطرف فرضی موجود در این شعر(من و تو) هردو در یک طرف پرده قرار دارند و آنطرف پرده را نمیبینند یا پرده ای میان آندو قرار دارد؟به نظر من چون از کلمه (از) استفاده شده تفسیر دوم صحیح است
hadi h۷۸۰۶۹۰۶@gmail.com
خیام
مصطفی عباسی
سعید علمی (رحمان)