ابوسعید ابوالخیر

ابوسعید ابوالخیر

رباعی شمارهٔ ۷۰۲

۱

ای دل اگر آن عارض دلجو بینی

ذرات جهان را همه نیکو بینی

۲

در آینه کم نگر که خودبین نشوی

خود آینه شو تا همگی او بینی

تصاویر و صوت

سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر به کوشش سعید نفیسی، طهران ۱۳۳۴ » تصویر 166

نظرات

user_image
روفیا
۱۳۹۴/۰۹/۲۳ - ۱۴:۰۵:۲۳
درود یاراناین رباعی سخن هنری دیوید تورو نگارنده کتاب والدن و مقاله نافرمانی مدنی را به یادم آورد. این فیلسوف آنارشیست آمریکایی در نیمه دوم قرن نوزدهم به مدت دو سال و دو ماه و دو روز در کنار دریاچه والدن در ایالت ماساچوست در زمینی که ملک امرسون معروف بود در کلبه ای که به دست خود ساخت ماوا گزید. در این مدت ارتباط بسیار مختصری با روستاییان و رهگذران منطقه داشت و با شهر که سه مایل از آنجا فاصله داشت ارتباط نداشت. این مرد اندیشمند حس غنای حاصل از این خلوت گزینی و تامل در نیروی شگرف طبیعت و تلاش برای بقا را در کتاب والدن با ما تقسیم کرده است. او از نظر فکری خود را بسیار نزدیک به سعدی شیرازی میداند و میگوید من همان سعدی هستم که پس از هفتصد سال آمده ام. او کتب بسیاری نخوانده بود بلکه اندیشه های والایش محصول نگاه خاص خود او بود. از جمله سخنان هنری دیوید تورو که نزدیک به این رباعی است :هرگز در جهان هیچ چیز زشتی ندیده ام.
user_image
روفیا
۱۳۹۴/۰۹/۲۳ - ۱۴:۰۶:۱۴
به جنگل رفتم چون می­خواستم با تأمل زندگی کنم، تا فقط با حقایق بنیادین و اصلی زندگی روبرو شوم و ببینم که آیا می­توانم آنچه را که [زندگی] برای آموختن به من دارد بیاموزم، نه اینکه چون زمان مرگم رسید دریابم که زندگی نکرده ام.اگر تنها آنچه را که از آن ناگزیریم و حق هستی دارد محترم می­شمردیم طنین موسیقی و شعر خیابان­های ما را آکنده می­کرد.من دریافته­ام که ما ساکنان نیوانگلند از آن رو این چنین به پستی زندگی می­کنیم که دید ما از پوستۀ چیزها بر نمی­گذرد. ما فکر می­کنیم همه چیز همان است که در ظاهر جلوه می­­کند. اگر آدمی همواره بر حقایق نظر می­کرد و اجازۀ فریب به خویش نمی­داد زندگی در قیاس با آن چیزها که ما می­شناسیم بسانِ افسانۀ پریان و قصه ­های هزار و یک شب می­شد.
user_image
روفیا
۱۳۹۴/۰۹/۲۳ - ۱۴:۰۶:۵۷
انسان به نسبت آن چیزها که توان رها کردنش را دارد ثروتمند است. هنری دیوید تورو، والدن.
user_image
روفیا
۱۳۹۴/۰۹/۲۳ - ۱۴:۰۸:۳۹
هرگز [هیچ] همنشینی را خوش­کنارتر از خلوت نیافته­ام. ما غالباً هنگامی که در بیرون از خویشتن به میان انسان­ها می­رویم از زمانی که در اتاق­های خویش مانده ­ایم تنهاتریم. انسانی که مشغول کار یا اندیشه است تنهاست [پس] بگذار تا هر کجا که می­خواهد باشد. خلوت را از روی فرسنگ­ها فاصله ­ای که در میان یک انسان و همنوعان اوست نمی­سنجند. دانشجوی واقعاً کوشایی که در یکی از خوابگاه­های پرجمعیت کالج کمبریج است همانقدر تنهاست که درویشی در صحرا. نظرات (0)
user_image
روفیا
۱۳۹۴/۰۹/۲۳ - ۱۴:۱۱:۴۹
تنها به همان شیوۀ معصومانه و بیهوده ای آموزش دیده بود که کشیشانِ کاتولیک بومیان را درس می دهند، شیوه ای که دانش آموز در آن هرگز نه تا درجۀ هوشیاری، بلکه تنها تا بدانجا تحصیل می کند که به درجۀ اعتماد و احترام برسد و کودک مبدل به مرد نشود و همچنان کودک بماند. والدن، هنری دیوید تورو
user_image
روفیا
۱۳۹۴/۰۹/۲۳ - ۱۴:۳۵:۰۴
یک غذای واحد برای تمام انسان ها وجود ندارد. هر کس می باید استعدادهای خاص خویش را پرورش دهد. کارگری که بدنش از کار خسته است با دانشمندی که مغز او خسته است به یک غذای واحد نیاز ندارند. از نامه ی تورو به دوست خود بلیک در دوم ماه مه سال 1848
user_image
روفیا
۱۳۹۵/۰۷/۲۶ - ۱۰:۴۵:۵۷
امروز یک سخن دیگر از هنری دیوید تورو آموختم و دریغم آمد که حلاوت آن را با شما سهیم نشوم. You can not kill the time without injuring eternity از آنجا که مذهب ما پرهیز از آزار است:به نیکی گرای و میازار کسزین پس زمان را نمی کشیم تا ابدیت را نیازرده باشیم!
user_image
کمال داودوند
۱۳۹۶/۰۸/۱۲ - ۱۷:۰۴:۱۷
احسنت به روفیا به تفسیر خوبشجمع این رباعی از 6412
user_image
ناپیدا
۱۴۰۱/۰۲/۱۷ - ۰۴:۴۲:۳۰
خودنمایی مانع است از چشمه حیوان تو را چند چون آیینه سد راه اسکندر شدن ..
user_image
یزدانپناه عسکری
۱۴۰۲/۰۲/۱۷ - ۰۹:۱۶:۳۰
ای دل اگر آن عارض دلجو بینی - ذرات جهان را همه نیکو بینی  در آینه کم نگر که خودبین نشوی - خود آینه شو تا همگی او بینی  *** [سید عمادالدین نسیمی] از نقش و صفت، نام و نشانی نتوان یافت -   آنجا که کند شعشعه‌ی ذات تجلّی ذرات جهان را همه در رقص بیابی - آن دم که شود پرتو خورشید هویدا [یزدانپناه عسکری]* آنچه وجود دارد، فیضان فیض وجوداست جاودانه.