اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۳۰ - در تعریف جام شاه گوید

۱

این چه روح افزا شراب و این چه سیمین ساغرست

چشمه خضرست یا آیینه اسکندرست

۲

جوهر روح است یا گیتی نما بگداختند

شیره جان است در وی یا می جان پرورست

۳

نقش خط گرد لبش دل میبرد از دست خلق

همچو آن خطی که بر گرد دهان دلبرست

۴

بر سواد دیده دارد چون سواد نام شاه

از سواد دیده روشندلان روشن ترست

۵

گرچه جام می نماید در کف شاه از صفا

گر بمعنی بنگری جام شراب کوثرست

۶

تا دم محشر تهی یارب مباد این جام می

ازدم شاهی که ساغر بخش روز محشرست

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا اهلی شیرازی به اهتمام و تصحیح حامد ربانی ۱۳۴۴ - تصویر ۵۳۶

نظرات