اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۱۰۴۲

۱

دش از داغت زمانی در غم دل بوده ام

سوختم زین غم که یکدم از تو غافل بوده ام

۲

ناصحا مهر پریرویان مرا دیوانه کرد

ورنه من هم روزگاری چون تو عاقل بوده ام

۳

در چمن گر بوده ام در سایه سنبل بخواب

بی سر زلف تو گویا در سلاسل بوده ام

۴

شیخ مسجد بوده ام سر حلقه رندان شدم

هر کجا بودم بیمن دوست مقبل بوده ام

۵

کعبه مقصود را نتوان بکام خویش یافت

ساقیا می ده که من در سعی باطل بوده ام

۶

از نشان کعبه ام اهلی چو مجنون بیخبر

بس کز آن محمل نشین حیران محمل بوده ام

تصاویر و صوت

نظرات