
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۰۴۷
۱
من که چون لاله ز داغ تو بر افروخته ام
رخ بر افروخته ام از می و دلسوخته ام
۲
رشته جان مرا سوزن مژگان تو بس
زین سبب چشم و دل از هر دو جهان دوخته ام
۳
غرقه بحر غمم چاره من خاموشیست
گرچه در دل همه خون چون صدف اندوخته ام
۴
باطن از مهر تو چون جام جمم غیب نماست
تا نگویی که همین ظاهری افروخته ام
۵
در دهن نام حبیب است چو طوطی اهلی
که ز استاد همین یکسخن آموخته ام
تصاویر و صوت

نظرات