اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۱۰۷۷

۱

من آن مستم که از اطوار خود یکمو نمیگردم

بهر پهلو که میگردم از آن پهلو نمیگردم

۲

نصیحتگوی من هر لحظه صد افسون دمد لیکن

مسخر جز بسحر چشم آن جادو نمیگردم

۳

من از عشق سیه چشمان چو مجنون مست و مدهوشم

تفاوت این که چون مجنون سگ آهو نمیگردم

۴

نه عشقست اینکه میگویم هلاکم کن بدست خود

چرا خود کشته آن ساعد و بازو نمیگردم

۵

ز بیم کشتن از کویش کجا بیرون روم اهلی

که میمیرم اگر یک لحظه در آن کو نمیگردم

تصاویر و صوت

نظرات