
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۰۸۳
۱
دمی که همنفسان گرم گفتگو بینم
من از کناره به دزدیده روی او بینم
۲
لطیفه هاست....
گشایم از رخ تو زلف و مو بمو بینم
۳
چنین کز آینه ام زرد رو من بیمار
مگر که خویشتن از باده سرخ رو بینم
۴
رقیب حمل جفا میکند ولی لطفست
هر آن ستم که از آن شوخ تند خو بینم
۵
به آرزوی دل خود عجب رسد اهلی
که در دلش ز تو هردم صد آرزو بینم
نظرات