
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۰۹۳
۱
هرچند که از یار جز آزار ندیدم
هرچند که دیدم به از یار ندیدیم
۲
کس نیستکه در صحبت او نیست خراشی
جز لاله رخ خود گل بیخار ندیدیم
۳
او برده بعیاری و شوخی دل مردم
ما شوختر از چشم تو عیار ندیدیم
۴
خورشید صفت حسن تو بازار کند گرم
از هیچکس این گرمی بازار ندیدیم
۵
گشتیم ببویت چو صبا در همه گلزار
همچون تو گلی در همه گلزار ندیدیم
۶
رفتار تو از سرو بصد شیوه برد دل
ما سرو بدین شیوه و رفتار ندیدیم
۷
طوطی سخنی اهلی و در گلشن معنی
شیرین نفسی چون تو شکر بار ندیدیم
نظرات