
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۰۹۸
۱
از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم
شرم آیدم که روی دعا با خدا کنم
۲
اکنون که دین نماند بتان گر جفا کنند
باری به بت پرستی خود من وفا کنم
۳
من از دو کون دامن یاری گرفته ام
دیوانگی بود اگر آنهم رها کنم
۴
نامردمی است داد ز زخم کسی زدن
اینک بیک مشاهده او دوا کنم
۵
اهلی گواه مهر و محبت همین بسست
گر خون من بریزد من صد دعا کنم
نظرات