اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۱۱۲۱

۱

بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بینم

تو گویی صورت یار از در و دیوار می بینم

۲

جهانی عاشق رویش ولیکن رخ ز من تابد

که من در عین بیتابی درو بسیار می بینم

۳

مگر درمان درد من شکیبایی کند ورنه

فزونتر میشود دردم گرش صدبار می بینم

۴

مرا هرگز نباشد بر رخ او طاقت دیدن

مگر چون بگذرد گاهی در او رفتار می بینم

۵

نه تنها اهلی شیدا که مجنون نیز بگریزد

ز رسوایی که من در کوچه و بازار می بینم

تصاویر و صوت

نظرات