
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۱۳۳
۱
ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن
بر فروز امروز ازین آتش چراغ خویشتن
۲
اینک اینک میوزد باد خزان ای نوبهار
خیز و فرصت دان گلی چیدن ز باغ خویشتن
۳
ساقیا امروز و فردایی که دوران زان تست
تشنه یی را جرعه یی ده از ایاغ خویشتن
۴
با پریشان بودن عاشق خود او را دل خوش است
نیست عاشق هرکه میجوید فراغ خویشتن
۵
از نسیم زلف او اهلی مجو بوی وفا
این خیال کج برون کن از دماغ خویشتن
نظرات